رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

ماهی کوچولو

اسم

سلام مامانم.ماهي كوچولوي من بالا خره بعد از  يك هفته راي گيري دونفره و امتياز دهي و حذف و اضافه كردن اسمها و تست كنكور من و بابا مجتبي ديشب برات اسم انتخاب كرديم. البته هنوز به كسي نگفتيم شايدم تا دنيا بيايي بازم يه اسم ديگه كه قشنگه ببينيم ولي فعلا اسم  شمارو گذاشتيم   :                                                         رادمهر مبارك...
6 آذر 1390

شروع هفته

محمد طاها خيلي ذوق كرده كه تو پسري. ميگه خاله با من بازي ميكنه ؟ من و نمي زنه؟ با هم دوست باشينا ( مثل من و خاله سارا) همبازي خوبيه درسته يكم از تو بزرگتره ولي خوب مي تونه همبازي باشه باهات                                        ...
5 آذر 1390

صبح خوش

سلام گلکم.صبحت بخیر .امروز که نمی خوام برم سر کار بیخوابی زده بسرم.بابایی خوابه خوابه منم اومدم اینور اینترنت بازی تو هم فکر کنم خواب و بیداری  دوست دارم خیلی زیاد ...
3 آذر 1390

یک روز نو

سلام پسرکم.دیشب اینقدر ورجه وورجه کردی مامان که دل من همین جوری بالا پایین می پرید .از اداره که می رفتیم خونه هم نمی دونم کجای دلم نشسته بودی مادر که مجبور شدیم کل شیخ بهایی رو دنبال دستشویی بگردیم آخرم توفیق اجباری شد بریم . پاساژ زیر زمینی میدان شیخ بهایی سلامی عرض کنیم . خیلی وحشتناک بود. داریم دنبال اسم می گردیم هنوز یکم سختگیریم میدونم ولی  وقت داریم هنوز  شعر گفتم با قافیه                                         ...
2 آذر 1390

سلام پسرم

سلام پسرم. الان خوشحالم خيلي.چون ميبينم باينكه تو خونه همزبون ندارم اينجا كساني هستن كه مطالبم را مي خونن و با من همزبوني مي كنن. از همه شما دوستان واقعا تشكر مي كنم. مامان صفا جوووووون و مامان كوروش جون و بقيه دوستان عزيز ممنونم.     ...
1 آذر 1390

خبر مهم

سلام ماهي من ديروز رفتيم سونو با بابا و مامان منير اونا هم اومدن تو دو تايي خشكشون زده بود. خانم دكتر همه اندامت را نشانشان داد. دست پا قلب.بعدشم گفت ماهي من يه پسر . يه پسر خوب ،مهربون آقا، صالح و سالم مي دونم مادر شوهر ميشما  ولي اميدوارم با عروسم دوست باشم. حالا من و بابا داريم رو اسمت فكر مي كنيم تا يه اسم قشنگ برات بذاريم ...
30 آبان 1390